تاثیر برخی از ارقام مهم توتفرنگی بر پارامترهای زیستی ﮐﻨﻪی تارتن دولکهای، Tetranychus urticae Koch در شرایط آزمایشگاهی
کد مقاله : 1220-23IPPC
نویسندگان
1بلوار پیروزی سرافرازان 38 پلاک 10
24773113111
3خیابان ستارخان، خیابان شهید رحیمی اصل، کوچه دوم غربی، پلاک 6، واحد 4
چکیده
کنه تارتن دولکهای، Tetranychus urticae Koch دارای انتشار جهانی بوده و یکی از چندخوارترین آفات شناخته شده محصولات کشاورزی دنیا میباشد. از آنجا که مطالعهی پارامترهای زیستی یک آفت روی ارقام مختلف یک میزبان گیاهی نقش مهمی در موفقیت برنامههای مدیریتی آن دارد، لذا در پژوهش حاضر اثرات پنج رقم توتفرنگی مختلف شامل کویین الیزا، پاروس، گاویتا، کاماراسو و سلوا روی ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮﻫﺎﻱ زیستی ﺍﻳـﻦ آفت در شرایط آزمایشگاهی با دمای 2±26 درجهی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±70 درصد، دوره نوری 16 ساعت روشنایی و با استفاده از روش تجزیهی جدول زندگی دو جنسی ویژهی سن–مرحلهی زیستی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که طول مراحل مختلف رشدی این آفت بهطور معنیداری روی ارقام مختلف توتفرنگی مورد مطالعه متفاوت میباشد. بیشترین و کمترین میانگین طول یک نسل (T) روی ارقام پاروس (90/0±37/21 روز) و گاویتا (03/1±04/16 روز) ثبت شد. بیشترین و کمترین طول مراحل مختلف رشدی نابالغ بهترتیب روی رقمهای پاروس (83/0±24/16 روز) و گاویتا (22/0±27/11 روز) بهدست آمد. طول دورهی تخمریزی آفت نیز روی ارقام مختلف بهصورت معنیداری متفاوت بود و مقادیر محاسبه شدهی این دورهی زیستی روی کویین الیزا، پاروس، گاویتا، کاماراسو و سلوا بهترتیب برابر با 98/0±19/12، 02/1± 09/10، 56/0± 29/12، 16/1±71/13 و 34/1±61/16 روز ثبت گردید. علاوه بر این، باروری کل کنهی تارتن دولکهای نیز تحت تأثیر ارقام مختلف مورد مطالعه قرار گرفت و بیشترین میزان آن روی گاویتا (41/26±93/117 تخم/ماده) محاسبه گردید. بیشترین و کمترین میزان مرگومیر مراحل نابالغ بهترتیب روی ارقام پاروس (24/0±53/0 درصد) و سلوا (11/0±29/0 درصد) به دست آمد. بیشترین و کمترین مقادیر نرخ ذاتی افزایش جمعیت(r) کنهی T. urticae بهترتیب روی گاویتا (086/0±281/0 بر روز) و پاروس (060/0±113/0 بر روز) برآورد گردید. بیشترین مقدار نرخ خالص تولید مثل (R0) کنهی T. urticae روی رقم سلوا (77/5±19/56 نتاج/فرد) محاسبه گردید که اختلاف معنیداری با سایر ارقام داشت. مقادیر محاسبه شدهی نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ) کنهی T. urticae نیز به طور معنیداری تحت تأثیر ارقام مختلف مورد مطالعه قرار گرفت و بیشترین و کمترین مقادیر پارامتر مذکور بهترتیب روی گاویتا (064/0±301/1 بر روز) و پاروس (037/0±102/1 بر روز) ثبت گردید. نتایج بهدست آمده در پژوهش حاضر حاکی از تأثیر معنیدار ارقام مختلف مورد مطالعه بر پارامترهای زیستی کنهی تارتن دولکهای میباشد. بر همین اساس، گاویتا و پاروس بهترتیب کمترین و بیشترین اثرات منفی را بر پارامترهای زیستی کنهی T. urticae در شرایط آزمایشگاهی داشتند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر میتواند در برنامههای مدیریتی کنهی تارتن دولکهای روی ارقام توتفرنگی مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژه ها
موضوعات
Title
The effect of some important strawberry varieties on biological parameters of the two-spotted spider mite, Tetranychus urticae Koch in the laboratory conditions
Authors
jalil Eshaghi sani, Amirhossein Toorani, Habib Abbasipour
Abstract
The two-spotted spider mite, Tetranychus urticae Koch has a global distribution and it is one of the most polyphagous known pests of agricultural products of the world. Since the study of the biological parameters of a pest on different varieties of plant hosts plays an important role in the success of management plans, so in this research the effects of five different varieties of strawberry including Queen Elisa, Parous, Gaviota, Camarosa and Selva on the biological parameters of pest was studied using the analysis method of bisexual age-specific life table in the laboratory conditions, 26±2oC, 70±5% relative humidity and 16 hours photoperiod. The obtained results showed that the length of different growth stages of the pest was significantly various for the different studied strawberry varieties. The maximum and minimum length of one generation (T) were recorded on the Parous (21.37±0.22 days) and Gaviota (16.04±1.03 days) varieties. The highest and lowest lengths of immature growth stages were obtained on the Parous (16.24± 0.83 days) and Gaviota (11.27±0.22 days). The oviposition period of the pest was also significantly different on the various hosts and the calculated values for this biological period on Queen Elisa, Parous, Gaviota, Camarosa, and Selva were recorded as 12.19±0.98, 10.09±1.02, 12.29±0.56, 13.71±1.16 and 16.61±1.34 days, respectively. In additions, the total fecundity of T. urticae was also studied on different varieties and its highest value was calculated on the Gaviota (117.93± 26.41 egg/Female). The maximum and minimum mortality rates of immature stages were obtained on the Parous (0.53±0.24%) and Selva (0.29±0.11%). The highest and lowest values of the intrinsic rate of increase (rm) were estimated on the gaviota (0.281±0.086 per day) and Parous (0.113±0.060 per day). The highest level of reproductive rate (R0) of T. urticae was calculated on the Selva, which had a significant difference with other hosts. The calculated values of the finite rate of increase (λ) of T. urticae pest was also significantly under the influence of different hosts and the maximum and minimum of this parameter were recorded on Gaviota (1.301± 0.064 per day) and Parous (1.102±0.37 per day). The results of this research demonstrate effect of different varieties on the biological parameters of two-spotted spider mite, T. urticae. Accordingly, the Gaviota and Parous varieties, respectively had the lowest and the highest negative effects on the biological parameters of T. urticae in laboratory conditions. The result of this study can be used for the management plans of the two-spotted spider mite on strawberry varieties.
Keywords
strawberry, variety, Two-sex life table, Mortality, Tetranychus urticae