بررسی فراسنجههای زیستی شته مومی کلم تحت تیمارهای مختلف روی کلزا
کد مقاله : 1135-23IPPC
نویسندگان
1بلوار رضوان کوچه 37
2دانشگاه شهید باهنر-دانشکده کشاورزی-گروه گیاه پزشکی
چکیده
کلزا (Brassica napus L.) در بین گیاهان دانه روغنی جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است و به علت ویژگیهای مطلوبی که دارد به عنوان نقطه امیـدی در جهت تأمین روغن مورد نیاز کشور بهشمار آمده است. شته مومی کلم، Brevicoryne brassicae (L.) یکی از آفات مهم این گیاه میباشد که میتواند بهطور قابل ملاحظهای، تولید سودآور محصول را از طریق تغذیه مستقیم یا انتقال ویروسهای بیماریزای گیاهی محدود کند. امروزه ﻣــﺸﮑﻼت زﯾــﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄــﯽ ﻧﺎﺷـﯽ از ﮐﺎرﺑﺮد بیرویه ﮐﻮدﻫـﺎی ﺷـﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و اﺛـﺮات ﺳـﻮﯾﯽ ﮐـﻪ ﺑـﺮ ﭼﺮﺧـﻪ ﻫـﺎی زﯾﺴﺘﯽ دارﻧـﺪ، از ﻋﻠــــﻞ روﯾﮑــــﺮد ﺑــــﻪسمتﮐــــﺎرﺑﺮد ﮐﻮدﻫــــﺎی آلی و زﯾــــﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﺎشد. در این تحقیق تاثیر اسید هیومیک به عنوان یک کود آلی و باکتریهای محرک رشد (NBTR168 Pseudomonas fluorescens+ NBTAzt2 Azotobacter chroococcum + Azospirillum brasilense NBTAzoof) بهعنوان کود زیستی روی پارامترهای جدول زندگی B.brassicae بررسی شد. آزمایش در شرایط گلخانه و در قالب طرح کامال تصادفی در 40 تکرار انجام شد. بهمنظور بررسی تأثیر ترکیبات فوقالذکر روی طول دوره-ی نشو و نما و بقای مراحل پورگی، پورههای همسن با طول عمر کمتر از24 ساعت بهطور انفرادی روی برگهای کلزا در قفسهای برگی قرار گرفتند. پس از بلوغ شتهها، به طور روزانه تعداد پورههای متولد شده به ازای هر ماده تا زمان مرگ حشره بالغ شمارش و سپس حذف شدند. دادهها برمبنای تئوری جدول زندگی دوجنسی ویژه سن- مرحله با استفاده ازروش چی مورد تجزیه قرارگرفت. میانگین و خطای استاندارد پارامترهای جدول زندگی توسط روش Bootstrap با 100000 تکرار محاسبه و دادهها برای چهار تیمار توسط نرم افزارTWOSEX-MSChart مقایسه شدند. نتایج نشان داد که تیمارها از نظر طول دورهی نشو و نمای پورگی تفاوت معنیداری نداشتند، اما از نظر طول عمر حشره کامل و کل دوره زیستی اختلاف معنی داری نشان دادند. همچنین طول دوره پورهزایی این آفت در سه تیمار اسید هیومیک، PGPR و تیمار تلفیقی بهطور معنیداری کمتر از شاهد بود. کمترین و بیشترین تعداد پوره های تولید شده به ازای هر حشره ماده نیز بهترتیب در تیمار باکتری (40/28 پوره) و شاهد (44/44پوره) مشاهده شد. بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل پارامترهای رشد جمعیت، کمترین نرخ ناخالص تولید مثل (GRR) این شته در تیمار اسید هیومیک + باکتری و بیشترین مقدار آن در شاهد بهدست آمد. همچنین نرخ خالص تولیدمثل (R0) این آفت در تیمار شاهد در مقایسه با تیمارهای کودی دیگر به طور معنیداری بیشتر بود. کمترین مقادیر rm و λ شته بهطور معنیدار در تیمار باکتری (بهترتیب 181/0 و 198/1 بر روز) و بیشترین مقدار آنها در شاهد (بهترتیب 202/0 و 224/1 بر روز) محاسبه شد. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که تیمارهای باکتری و تلفیقی میتوانند موجب ایجاد مقاومت القایی کلزا نسبت به شته مومی کلم شوند.
کلیدواژه ها
موضوعات
Title
Evaluation of Biological Parameters of Brevicoryne brassicae L. under Different Treatments on Canola
Authors
reyhane sattari nasab, Maryam Pahlavan Yali
Abstract
Among oilseed plants, canola (Brassica napus L.) has an important role and due to its desirable characteristics, it's considered as a point of hope for supplying the oil needed in the country. Cabbage aphid, Brevicoryne brassicae (L.) is one of the most important pests of this plant, which through direct feeding or transmission of pathogenic viruses can significantly limit the production of the crop. Today environmental problems caused by irregular application of chemical compounds and the side effects which have on biological cycles, is one of the reasons to the approach of using biostimulants. In this study, the effects of humic acid and PGPR (Pseudomonas fluorescens NBTR168+ Azotobacter chroococcum NBTAzt2 + Azospirillum brasilense NBTAzoof) were investigated on life table parameters of B. brassicae. The experiment was done in greenhouse conditions and in completely randomized design with 40 replication. To evaluate the effects of studied treatments on the life history parameters of aphid, experiment was carried out using clip cages established on leaves of potted canola plants. After 24 hours, adult aphid and all nymphs except one nymph were removed. Each cage was monitored daily until the maturity of the aphid. After maturity, daily observations were followed until each female aphid died. Data were analyzed based on the age-stage, two-sex life table and the method described by Chi (1988). The means and standard errors of life table parameters were determined using the bootstrap technique with 100,000 resampling. The bootstrap method is embedded in the computer program TWOSEX-MS Chart. The results showed, there was no significant difference in the nymph period of B. brassicae among studied different fertilizer treatments. However, tested treatments significantly influenced longevity, reproductive period and fecundity of this aphid. Moreover the reproductive period of B. brassicae on plants treated with humic acid, PGPR and PGPR+humic acid were significantly lower than those on plants without fertilizer treatments (control) The lowest and highest number of nymphs produced per female was calculated on PGPR and treatment control (28. 40 & 44.44 nymphs) resepectively. Based on the analysis results of population growth parameters, the lowest Gross reproductive rate (GRR) of this aphid was obtained in of humic + PGPR treatment and its highest in control. Also, the net reproductive rate (R0) of this pest was significantly higher in the control treatment compared to other fertilizer treatments. The lowest values of Intrinsic rate of increase (rm) and Finite rate of increase (λ) of this aphid were significantly in PGPR treatment (0.181 and 1.198 day, respectively) and the highest in control were calculated (0.202 and 1.224 day-1 respectively). Therefore, it can be concluded that PGPR and Humic acid + PGPR treatments can induce canola resistance to cabbage aphid.
Keywords
Biostimulant, Intrinsic Rate of Population Increase, Induce resistance, Life table Paameters