بررسی نقش تغذیه و سال آوری در میزان آلودگی درختان زیتون به بیماری لکه طاووسی زیتون

کد مقاله : 1916-23IPPC
نویسندگان
1ایران، زنجان، کوی قائم، خیابان استاد معین، خیابان معین 6، قطعه 3068
2گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
3مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان، ایران
4گروه حشره‌شناسی و بیماری‌های گیاهی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایران
چکیده
بیماری لکه طاووسی زیتون بعنوان مهمترین بیماری درختان زیتون شهرستان طارم استان زنجان مطرح است و هر سال در بسیاری از مناطق شهرستان، این بیماری اپیدمی می‌شود. عدم مبارزه با آن سبب تحمیل خسارت اقتصادی به زیتونکاران منطقه می‌شود. در مناطق شدیدا آلوده، کنترل خسارت این بیماری تنها با استفاده از قارچکش‌ها ممکن می‌شود. تاثیر سه فاکتور اساسی دما، بارش و رطوبت نسبی در گسترش اپیدمی بیماری لکه طاووسی زیتون بدیهی و شناخته شده است اما نقش سایر فاکتورها نظیر تغذیه و سال آوری تاکنون مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. لذا در این تحقیق تلاش شد تا نقش تغذیه و سال آوری در میزان آلودگی درختان زیتون به بیماری لکه طاووسی زیتون مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور در یکی از باغات شهرستان طارم که با الگوی طرح ترویجی- تحقیقی مدیریت می‌شد، تعداد 40 اصله درخت زیتون انتخاب شد و بمدت سه سال متوالی (95، 96 و 97) مورد مطالعه قرار گرفت. درختان زیتون انتخاب شده رقم زرد (رقم بومی و غالب منطقه)، بارده و حدود 25 ساله بودند و در سال آورشان قرار داشتند. 20 اصله از این درختان، تغذیه رایج (چال کود و محلول‌پاشی) را طبق برنامه رایج تغذیه زیتون در منطقه دریافت کردند ولی 20 اصله دیگر هیچ نوع تغذیه‌ای دریافت نکردند. در باغ مزبور در طول انجام تحقیق، هیچ قارچکشی استفاده نشد. این تحقیق در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی و تیمارها بر روی درختان یکسان اجرا شد. نمونه‌برداری از درختان بمنظور تعیین درصد آلودگی بر اساس روش اوبانور و همکاران (Obanor et al., 2008) در 30 آذر و 30 اردیبهشت هر سال انجام شد. نتایج برای میانگین‌گیری به نرم افزار Excel منتقل شد و برای مقایسه میانگین‌ها و تجزیه واریانس از نرم افزار SAS (ver 9.1) استفاده شد. نتایج مقایسه میانگین‌ نشان داد که نقش تغذیه در کاهش درصد آلودگی درختان زیتون، پررنگ‌تر از نقش سال آوری است. میانگین درصد آلودگی نهایی (نتایج 30 اردیبهشت ماه) سه سال درختان تغذیه شده، 1/16 % کمتر از درختانی بود که تغذیه نشده بودند (6/70 % در برابر 7/86 %). اما میانگین درصد آلودگی درختان زیتون در سال‌های آور و نیاور هم با تغذیه ارتباط معنی‌‌داری داشت. میانگین درصد آلودگی درختان زیتون در سال آور نسبت به سال نیاور در درختان تغذیه شده 7/3 % بیشتر بود در حالی که این مقدار در درختانی که تغذیه نشده بودند 8/9 % بود. نتایج این تحقیق نشان داد که تغذیه اصولی درختان زیتون اهمیت زیادی در مدیریت خسارت بیماری لکه طاووسی زیتون دارد و توجه بیشتر به این مساله کاملا ضروری بنظر می‌رسد.
کلیدواژه ها
موضوعات
 
Title
A survey of fertilization and biennial bearing functions on the infection rate of olive trees to olive leaf spot disease
Authors
Shamsollah Najafi, Hosein Saremi, Hosein Jafary, Heshmatollah Aminian
Abstract
Olive leaf spot disease (OLS) is known as the most important disease of olive trees in Tarom county of Zanjan province and it appears as epidemic each year in most part of the county. Lack of its control imposes economic loss to the region's olive growers. In the severely infected areas, the disease control is possible only by using fungicides. The effects of 3 basic factors of temperature, rain and relative humidity (RH) in the epidemic extension of OLS is obvious but the effects of other parameters such as fertilization and bearing have not been considered yet. Therefore, this research tried to study the role of the above mentioned factors on the infection rate of olive trees to the OLS disease. For this purpose, in one of the olive gardens in Tarom, which was managed under the extension-research plan, 40 olive trees were chosen and was studied for 3 succession years (2016, 2017 and 2018). The chosen trees were Zard variety (native and most cultivated variety), fruitful and 25 years old and were in their bearing year. 20 trees out of 40 received ordinary fertilization (foliar fertilization and fertigation) according to the routine olive fertilization plan of the area. But the remaining 20 trees were not fertilized. In the mention garden, no fungicide were used during the survey period. The experiment was conducted in randomized complete block design. Treatments were performed on the same trees. Sampling was carried out to determine the infection rate according to Obanor et al. (2008) method in 21 November and 21 April of each year. The results were transferred to the Excel software and to calculate the average and to compare and analysis the average, the SAS (ver 9.1) was used. The results of the comparison of the average indicated that the fertilization role in the reduction of olive trees infection rate of had been more obvious than biennial bearing role. Final infection rate average (results of 21 April) of 3 year fertilized trees was 16.1% less than the non-fertilized trees (70.6% vs 86.7%). However, the average of olive trees infection percentage in bearing and nonbearing years had meaningful relation with fertilization as well. The average infection percentage of the fertilized trees in bearing year was 3.7% more than nonbearing year whereas this amount in non-fertilized trees was 9.8%. The results of this survey showed that accurate fertilization of olive trees had dramatic effect on OLS loss management and more attention to this issue is absolutely necessary.
Keywords
Olive leaf spot diseases, Fertilization, biennial bearing