ارزیابی اثرات زیرکشندگی کنهکش بایفنازیت روی پارامترهای شکارگری کنهی شکارگر Phytoseiulus persimilis (Acari: Phytoseiidae) در شرایط آزمایشگاه
کد مقاله : 1862-23IPPC
نویسندگان
1گروه گیاهپزشکی دانشگاه یاسوج
2دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج
3دانشگاه یاسوج
4گروه گیاهپزشکی- دانشکده کشاورزی- دانشگاه یاسوج
چکیده
کنهی تارتن دولکهای، Tetranychus urticae Koch، از جملهی مهمترین آفات زیستبومهای مختلف کشاورزی میباشد که به دلیل داشتن پتانسیل تغذیهای بالا، توان بالای تولیدمثل و دارا بودن دامنهی میزبانی وسیع هر ساله خسارت قابل توجهی به محصولات مختلف کشاورزی وارد میآورد. روش اصلی کنترل این آفت استفاده از سموم شیمیایی میباشد که باتوجه به اثرات نامطلوب آن بر محیط زیست و موجودات غیر هدف، توجه به راهکارهای جایگزین بسیار ضروری به نظر میرسد. بر همین اساس، استفاده از برنامههای کنترل تلفیقی کنهی T. urticae با استفاده از دشمنان طبیعی و سموم شیمیایی از جمله راهکارهایی است که میتوان بهمنظور کاهش جمعیت آن در زیستبومهای مختلف کشاورزی مدنظر قرار داد. کنهی شکارگر Phytoseiulus persimilis Athias-Henriot بهعنوان یکی از مهم-ترین دشمنان طبیعی این آفت در نقاط مختلف دنیا مطرح میباشد که با تغذیه از مراحل مختلف رشدی این آفت تأثیر قابل توجهی در کاهش جمعیت آن دارد. در پژوهش حاضر، اثرات زیرکشندگی (LC10 = 21، LC20 = 52 و LC30 = 100 پیپیام) کنهکش بایفنازیت (فلورامایت® سوسپانسیون غلیظ 24%) روی پارامترهای شکارگری این کنهی شکارگر در شرایط آزمایشگاهی با دمای 1 ± 25 درجهی سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دورهی نوری 16 ساعت روشنایی مورد مطالعه قرار گرفت. در آنالیز دادههای به دست آمده از تئوری نرخ مصرف دوجنسی ویژهی سن- مرحلهی رشدی استفاده گردید. بر اساس نتایج بهدست آمده، بیشترین (59/4 ± 05/99 طعمه) و کمترین (06/4 ± 13/95 طعمه) مقادیر نرخ خالص شکارگری (C0) بهترتیب در تیمار شاهد و غلظت زیرکشندهی LC30 محاسبه شد. تفاوتهای مشاهده شده در مقادیر نرخ پایدار پارازیتیسم (ψ) در غلظتهای مختلف مورد مطالعه از نظر آماری معنیدار نبود (شاهد = 06/0 ± 58/1، LC10 = 05/0 ± 54/1، LC20 = 07/0 ± 60/1 و LC30 = 06/0 ± 58/1 طعمه/شکارگر). بیشترین مقدار محاسبه شده-ی نرخ متناهی پارازیتیسم (ω) در تیمار شاهد محاسبه شد (10/0 ± 15/2 برروز) و مقادیر این پارامتر در تیمارهای زیرکشندهی LC10، LC20 و LC30 بهترتیب برابر با 09/0 ± 09/2، 10/0 ± 17/2 و 10/0 ± 16/2 (برروز) برآورد گردید. علاوه بر این، نتایج بهدست آمده نشان داد که نرخ تبدیل جمعیت طعمه به نتاج شکارگر (Qp) نیز تحت تأثیر تیمارهای مختلف مورد مطالعه قرار نگرفت (شاهد = 18/0 ± 84/2، LC10 = 16/0 ± 89/2، LC20 = 19/0 ± 74/2 و LC30 = 16/0 ± 64/2 طعمه/نتاج شکارگر). یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که غلظتهای مختلف زیرکشندهی کنهکش بایفنازیت اثرات منفی بر پارامترهای شکارگری کنهی شکارگر P. persimilis نداشتند و میتوان در برنامههای مدیریتی کنهی تارتن دولکهای استفادهی همزمان از پتانسیل هر دو روش کنترلی را مدنظر قرار داد. با این وجود، توجهات بیشتری نسبت به انجام بررسیهای تکمیلی در شرایط گلخانه و مزرعه باید صورت پذیرد.
کلیدواژه ها
موضوعات
Title
Sublethal effects of Bifenazate on predation parameters of predatory mite Phytoseiulus persimilis (Acari: Phytoseiidae) under laboratory conditions
Authors
Elham Rezaei, Amin Sedaratian-Jahromi, Mojtaba Ghane jahromi, mostafa haghani, Parvin Asadi
Abstract
The two-spotted spider mite, Tetranychus urticae Koch, is one of the most important pests of different agro-ecosystems and since high feeding and reproductive potential and wide host plants range, causes severe damage to agricultural products, annually. The main combating method for control of this pest is chemical control and regarding undesirable effects of these compounds on environment and non-target organisms, search for alternative methods are urgently needed. Accordingly, application of integrated management programs using natural enemies and chemical pesticides are among the management strategies of this pest and their potential in suppression of population of T. urticae in different agro-ecosystems could be considered. The predatory mite Phytoseiulus persimilis Athias-Henriot is one the most important natural enemies of this pest worldwide and its feeding activity on different life stages of T. urticae has considerable role in decreasing its population density. In the present study, sublethal effects (LC10 = 21, LC20 = 52 and LC30 = 100 ppm) of Bifenazate (Floramite® 24% SC) on the predation parameters of this predatory mite was evaluated under laboratory conditions with 25 ± 1 ºC, relative humidity of 65 ± 5 % and a light period of 16 hour. Data analysis was performed using Age-Stage Two Sex Consumption Rate theory. According to the results obtained, the highest (99.05 ± 4.59 prey) and lowest (95.13 ± 4.06 prey) value of the net predation rate (C0) was calculated at control and LC30, respectively. The observed differences among the values of stable predation rate (ψ) at different treatments were not significantly different (control = 1.58 ± 0.06, LC10 = 1.54 ± 0.05, LC20 = 1.60 ± 0.07, LC30 = 1.58 ± 0.06, prey/predator). The highest calculated value of finite predation rate (ω) was estimated at control (2.15 ± 0.10 day-1) and the values of this parameter at treatments of LC10, LC20 and LC30 were 2.09 ± 0.09, 2.17 ± 0.10 and 2.16 ± 0.10 (day-1), respectively. Furthermore, our findings revealed that transformation rate from prey population to predator offspring (Qp) was not significantly affected (control = 2.84 ± 0.18, LC10 = 2.89 ± 0.16, LC20 = 2.74 ± 0.19 and LC30 = 2.64 ± 0.16 prey/predator offspring). The results obtained revealed that sublethal concentrations of Bifenazate had no adverse effects on the predation parameters of P. persimilis and hence, in management programs of T. urticae potential of simultaneous application of these two control procedures should be noticed. However, more attention should be devoted to evaluate this issue at greenhouse and field conditions.
Keywords
Natural enemies, Two-spotted spider mite, Integrated management, Net predation rate