بررسی اثر مدیریت بهباغی در کاهش عارضه پژمردگی و خشکیدگی خوشه خرمای رقم مضافتی در منطقه ریگان و فهرج در استان کرمان
کد مقاله : 1676-23IPPC
نویسندگان
1همت شمالی، کوچه 24، 24/2، مجتمع بهار، واحد 6
2گروه فناوری تولید، پژوهشکده خرما و میوه های گرمسیری، اهواز، ایران
چکیده
در دو دهه اخیر عارضه پژمردگی و خشکیدگی خوشه خرما مهمترین معضل تولیدکنندگان خرمای کشور در استانهای کرمان، هرمزگان، خوزستان، بوشهر و برخی از نواحی استان فارس بوده است. شدت خسارت عارضه در مناطق ریگان و فهرج در استان کرمان در برخی از سالها در نخلستانها به صد در صد هم میرسد. تحقیقات نشان میدهد اجرای صحیح و بموقع اصول بهباغی نخلستان میتواند شدت خسارت عارضه را تا حد قابل تحملی کاهش دهد. این پروژه طی سالهای 91 و 92 در دو منطقه ریگان و فهرج در سه نخلستان که سابقه آلودگی شدید در سنوات گذشته را داشتند اجرا گردید. در هر نخلستان، یک قطعه نیم هکتاری با 50 اصله نخل همسن انتخاب و پلاککوبی شدند. سپس کلیه عملیات بهباغی شامل هرس، تکریب، تغذیه با کودهای پر مصرف و کم مصرف بصورت چالکود بر اساس آزمون خاک در فصل زمستان و میانهکاری، گردهافشانی، حذف یک سوم نوک خوشه در زمان گردهافشانی و حذف خوشههای اضافی بر اساس رعایت نسبت برگ به خوشه ( هشت به یک)، هدایت خوشهها، پوشش دمخوشهها با لیف نخل در فصل بهار و پوششدهی خوشهها با سبد حصیری در اوایل مرحله خارک انجام گردید. در قطعه شاهد 25 اصله نخل انتخاب و عملیات باغبانی بر اساس عرف نخلداری محل انجام شد. میانهکاری در نخلستان منطقه ریگان با یونجه و در منطقه فهرج در یک نخلستان یونجه و در دیگری با سورگوم اجرا گردید. در زمان برداشت محصول از خوشههای درختان آماربردای انجام شد، نتایج آزمون T (T test) نشان داد، از نظر شدت خسارت عارضه در هر سه نخلستان اختلاف معنی داری در سطح 1% بین قطعات شاهد و تیمار وجود دارد، بطوریکه شدت خسارت عارضه در منطقه ریگان، در قطعه تیمار، صفر درصد و در قطعه شاهد، 12/26 درصد بوده است. در منطقه فهرج در نخلستان اول شدت خسارت از 69/34 درصد در قطعه شاهد، به 29/1 درصد و در نخلستان دوم از 20/40 درصد، به 98/1 در قطعه تیمار کاهش داشته است. علاوه بر این عملکرد و خصوصیات کمی و کیفی میوهها نیز افزایش داشتند.
کلیدواژه ها
موضوعات
Title
Effects of Cultural Practice management on Bunch Fading Disorder of Mozafati Date in Fahraj and Rigan Regions of Kerman Province
Authors
Esmaeil Rahkhodaei, Hojjat Dialami
Abstract
In recent two decades, Date bunch fading disorder is one of the most important disorders of date growers in Kerman, Booshehr, Khouzestan, Hormozgan and Fars Provinces of Iran. In Kerman Province, the damage of the disorder was too much that sometimes it is 100%, especially, in Fahraj and Rigan regions. Researches on the disorder showed that cultural practices management can reduce damage of the disorder, so during 2012-2013, three Mozafati date garden were selected in the regions to do cultural practices. In every date garden, fifty infected date palms were selected and the most treatment activities (cultural practice) were done, including weed control, leaf pruning, frond stub removing, nutrition of trees with macro nutrients (N, P, K) and micronutrients (Fe, Cu, Zn, Mn and Ca) fertilization done based on soil analysis in winter and cutting back 1/3 of inflorescence length at pollination stage, inter-cropping with alfalfa or sorghum in spring and covering of bunches by mat-like bags and covering of bunch stalks with leaf fibers at the early stage of khalal. At the control part 25 infected date palms were selected and none of those cultural practices were laid out. At the time of harvesting, bunches of the trees were surveyed and data of disorder severity of the trees were collected. Data were analyzed and evaluated by T-test statistical program with SAS software. The results showed that disorder severity was decreased significantly in three date cultivation by applying date cultural practices (P<1%). In Rigan region, disorder severity was decreased from 26.12 to zero percent and in Fahraj, from 34.69 to 1.29 percent in first date cultivation and from 40.20 to 1.98 percent in second date cultivation. In addition, it was increase yield and some fruit quantities.
Keywords
frond stub removing, nutrition, inter-cropping, disorder severity